چرا در انجام کارها مسامحه می کنیم و آنها را به تعویق می اندازیم
همه ما کم و بیش دچار تنبلی در کارها هستیم. کارهای امروز را به فردا می اندازیم و گاه این امروز و فردا کردن آنقدر ادامه می یابد تا فرصتی که پیش آمده کاملاً از بین می رود. در اینجاست که ممکن است یاد این سخن مولوی بیافتیم که می گوید:
هین مگو فردا که فرداها گذشت تا به کلی نگذرد ایام کشت
شاید شنیدن پند و اندرز و نصیحت و شعر جند روزی در ما تاثیر بگذارد و اشتیاقی به انجام عمل پیدا کنیم ولی حقیقت این است که به تعویق انداختن فعالیتها و پشت گوش انداختن کارها ریشه در شخصیت ما دارد و برای حل ریشه ای این معضل باید علت اصلی را بیابیم و چاره ای برای آن انجام دهیم.
به کمک انیگرام می توانیم به علت اصلی ای معضل در خود پی ببریم و بفهمیم که مشکل کجاست. همانطور که قبلا گفته شد انیگرام شخصیت انسانها را به 9 دسته تقسیم می کند که هر کدام از این شخصیتها یک مساله اصلی دارند. فلسفه ای وجودی که نگرش آنها را به جهان شکل می دهد و این نگرش شخصیت آنها را می سازد. بطور کلی می توان گفت که انجام فعالیتهایی که با این نگرشها سازگار نباشد بطور ناخودآگاه توسط شخصیت ما پس رانده می شود. حال کمی با جزئیات بیشتر مطلب را در هر شخصیت بررسی می کنیم:
کمال طلبی افراد تیپ یک علاقه مند هستند کارهایشان کامل باشد و اشکالی در آن وجود نداشته باشد و هیچکس نتواند ایرادی درآن ببینید وبه اصطلاح نمره آن بیست باشد. این افراد به همین دلیل افراد جدی و سخت کوش هستند و معمولاً تلاش می کنند که از پس کارها برآیند. اما همین افراد هم گاه کارها را به تعویق می اندازند. زیرا استانداردهای ذهنی آنها برای کار خوب بالاست و اگر احساس کنند که در کاری نمی توانند به آن استانداردها دست پیدا کنند دچار تشویش و نگرانی می شوند و از انجام آن کار طفره می روند. علاوه بر آن این افراد گاه آنچنان درگیر به کمال رساندن کارهای کوچک و بی اهمیت می شوند که دیگر انرژی و وقت برای انجام کارهای مهم تر برای آنها نمی ماند. به عبارت دیگر این افراد در اولویت بندی امور هم دچار نشکل هستند و نمی توانند بین کارهای مهم و غیر مهم تفاوت بگذارند.
نیاز به همراه نیاز افراد تیپ 2 به دوستی و ارتباط با دیگران است. آنها از کارهایی که به تنهائی انجام دهند لذت نمی برند. بنابراین یا در انجام کارها باید همراهی داشته باشند و یا اینکه ترجیح می دهند به جای انجام کارها با دوستان وقت بگذرانند. در حقیقت کاری که قرار است به تنهائی انجام شود اولویت خود را از نظر آنها از دست می دهد و به تعویق انداخته می شود.
موفقیت طلبی افراد تیپ 3 بدنبال کسب نتیجه و موفقیت هستند. موفقیت برای این افراد امری حیاتی است. بازنده شدن در یک کار برای آنها به معنای از دست رفتن حیثیت و آبرو است. این افراد اگر احساس کنند که در کاری نمی توانند موفق شوند وارد آن نمی شوند و با به تعویق انداختن آن سعی در طفره رفتن از زیر کار دارند.. چند سال پیش نشریه ای با یکی از مشهورترین نقاشان معاصر ایران مصاحبه ای کرده بود و از وی پرسیده بودند که چرا در مسابقات دوسالانه نقاشی شرکت نمی کند. وی در پاسخ به شوخی گفته بود :” من آدم دل نازکی هستم و اگر کسی در مسابقه ای سوم یا چهارم شود بسیار ناراحت می شوم بخصوص اگر آن یک نفر خودم باشم.” این مطلب با آنکه به شوخی بیان شده اما نگرش کمال طلبانه گوینده را می رساند. وی در مسابقه شرکت نمی کند زیرا می ترسد که اول نشود.
حالت روحی افراد تیپ 4 باید در حالت روحی و روانی خاصی باشند تا دست به عمل بزنند. این افراد معمولاً انسانهای زود رنجی هستند که وقایع اطراف بر روی آنها تاثیر زیادی می گذارد و باعث رنجش و گاه افسردگی دوره ای آنها می شود. در این مواقع حال کار و فعالیت ندارند و ترجیح می دهند در گوشه ای بنشینند و غصه بخورند تا اینکه بلند شوند وکاری برای خود و زندگی خود انجام دهند.
عزلت گزینی افراد تیپ 5 دوست دارند که تنها باشند. آنها علاقه ای به تماس با افراد دیگر ندارند بخصوص با فراد ناشناس. بنابراین انجام کارهایی که به تماس و برخورد با دیگران نیاز دارد برای آنها مشکل است. بنابراین انجام کارهایی که به خلوا آنها آسیب بزند و مستلزم تماس با دیگران باشد را خحتی الامکان به تعویق می اندازند.
شک و دودلی افراد تیپ 6 دچار شک و دودلی هستند. آنها تصمیمی می گیرند ولی قبل از اجرا دچار شک می شوند که آیا این کار موثر است؟ به نتیجه می رسد؟ آیا راه بهتری وجود ندارد؟ سایه شک و دودلی بر تصمیم آنها موجب تنبلی و مسامحه کاری آنها می شود.
آنارشیسم عملی افراد تیپ 7 انسانهایی هستند با ذهن فعال که هر روز فکر و ایده ای جدیدی خلق می کند. آنها کاری را آغاز می کنند اما ناگهان فکر جدید و ایده ای نو به ذهنشان می رسد. بنابراین کار اول را رها می کنند تا کار دوم را انجام دهند و کار دوم تمام نشده، ایده جدیدی آنها را به خود مشغول می کند. در حقیقت این افراد تنبلی و مسامحه نمی کنند، بلکه دچار هرج و مرج در عمل هستند و کارها را نیمه کاره رها می کنند. در ضمن آنها برای حق انتخاب خود بسیار اهمیت قائلند و زمانی که به کاری مشغول هستند دل نگران این هستند که چه فرصتهائی را از دست خواهند داد.
زمانی که جوان بودم هیج کتابی را تا انتها نمی خواندم چون کتاب دیگری می دیدم و میل خواندن آن به سرم می زد بنابراین کتاب اول را نیمه کاره رها می کردم. کتاب دوم هم تمام نشده، کتاب سوم نظرم را جلب می کرد. بنابراین هر دو سه روز یک بار کتابی را نیمه کاره رها میکردم تا کتاب جدیدی را شروع کنم.
بی تصمیمی در اساطیر یونان آمده است که تانتالیوس بر سر یک دوراهی قرار داشت وی هم تشنه بود و هم گرسنه. در یک طرف وی آب قرار داشت و در طرف دیگر غذا اما وی نمی توانست تصمیم بگیرد که اول طرف آب برود و یا غذا بنابراین همواره گرسنه و تشنه می ماند. افراد تیپ 9 نیز دچار همین مشکل هستند که مانند تانتالیوس اصولا نمی توانند از بین گزینه های مختلف تصمیم بگیرند و یکی را انتخاب کنند. بی تصمیمی باعث بی عملی می گردد. در ضمن افراد تیپ 9 اگر با انجام کاری موافق نباشند مخالفت خود را بر زبان نمی آورند ولی با پشت کوش انداختن و مسامحه کاری تلاش می کنند که آن کار پیش نرود. بنابراین یکی از دلایل مسامحه این افراد در انجام امور بخصوص در محل کار مخالفت نهانی با آن موضوع می باشد.
علت مسامحه کاری و تنبلی هر کدام از ما ممکن است یکی از دلایل فوق باشد. معمولا راه چاره تنبلی غلبه بر عامل ایجاد کننده آن است و باور به این مطلب که یکی ازمهمترین تفاوتها بین انسانهای موفق و ناموفق اقدام به عمل است.
در رابطه با این موضوع در کتاب شخصیت شناسی انیگرام برای فروشندگان حرفه ای بیشتر توضیح داده ام.
برای مطالب بیشتر به سایت مدیر پیشرو سر بزنید