نوآوری اکو چیست؟

ترکیب مشکلات زیست‌محیطی با نابرابری‌های اجتماعی و چالش‌های رقابتی، نیاز به تغییر و احیای الگوهای تولید و رفتارهای اجتماعی را بیش از هر زمانی برجسته ساخته است. در بهترین حالت، این آگاهی منجر به خلق واکنش‌هایی نوآورانه می‌گردد که به تدریج جوامع بشری را در مسیری پایدارتر به پیش می‌برند. این واکنشها، نوآوری اکو یا نوآوری پایدار نامیده می‌شوند. تعاریف ارائه شده برای نوآوری اکو بسیار متنوع هستند و به همین دلیل نیاز به طبقه‌بندی آنها وجود دارد تا درک بهتری از ویژگی‌های خاص هر یک حاصل گردد. در ادامه به برخی از این تعاریف اشاره شده است:

·  نوآوری اکو به هر شکلی از نوآوری اطلاق می‌گردد که از طریق کاهش تاثیرات بر محیط‌زیست یا دست یافتن به استفاده کارآمدتر و مسئولانه‌تر از منابع طبیعی شامل انرژی، به دنبال پیشرفت معنادار و ملموس در جهت رسیدن به هدف توسعه پایدار است. (برنامه چارچوب رقابتی و نوآوری، کمیسیون اروپا، 2007 الی 2013)

· نوآوری اکو، خلق محصولات، فرایندها، سیستم‌ها، خدمات و روندهایی است که جدید و در عین حال از نظر قیمتی قابل رقابت با سایر محصولات باشند. هدف از طراحی این محصولات برآوردن نیازهای بشر و ایجاد یک زندگی باکیفیت‌تر برای تمام افراد از طریق استفاده حداقلی از منابع طبیعی (مواد، انرژی، سطح زمین) و تولید حداقلی مواد سمی است. (کارگاه آنیووا، 2006)

· نوآوری اکو فرایند توسعه محصولات، فرایندها یا خدمات جدیدی است که مشتری و ارزش کاروکسبی ایجاد می‌کنند و در عین حال تاثیر زیست‌محیطی را به شکل قابل‌ملاحظه‌ای کاهش می‌دهند. (فاسلر و جیمز، 1996)

· نوآوری اکو یا نوآوری پایدار، خلق بازار، محصولات، خدمات یا فرایندهای جدیدی است که به موضوعات اجتماعی، زیست‌محیطی و پایداری توجه می‌کنند. (آرتور لیتل، 2005)

· نوآوری پایدار فرایندی است که در آن ملاحظات پایداری (محیطی، اجتماعی، مالی) با تمام سیستم‌های یک شرکت (از خلق ایده تا تحقیق و توسعه و تجاری‌سازی) یکپارچه می‌شوند. این شامل محصولات، خدمات و تکنولوژی‌ها و همچنین مدل‌های کاروکسبی و سازمانی جدید می‌گردد. (مرکز طراحی پایدار، 2007)

 

تقسیم‌بندی نوآوری اکو:

الف. تکنولوژی‌های زیست محیطی

· تکنولوژی‌های کنترل آلودگی شامل تکنولوژی‌های تصفیه فاضلاب و پساب

· تکنولوژی‌های پاکسازی که آلودگی‌ رها شده در محیط را تصفیه می‌کنند.

· تجهیزات مدیریت زباله

· تکنولوژی‌های انرژی سبز

· تامین آب

· کنترل صدا و لرزش

ب. نوآوری سازمانی برای محیط‌زیست

· طرح‌های جلوگیری از آلودگی

· مدیریت زیست‌محیطی و سیستم‌های ممیزی

· مدیریت زنجیره: همکاری بین شرکتها تا از آسیب زدن به محیط زیست در کل زنجیره تامین جلوگیری گردد.

ج. نوآوری محصولی یا خدماتی

· محصولات دوستدار محیط‌زیست شامل خانه‌ها و ساختمان‌های سبز

· محصولات مالی سبز مانند وام‌های زیست‌محیطی

· خدمات زیست‌محیطی مانند مشاوره زیست‌محیطی و خدمات تحلیلی

· خدماتی که آلودگی کمتری ایجاد می‌کنند یا از منابع کمتری ایجاد می‌کنند (مثلاً استفاده اشتراکی از خودرو)

د. نوآوری‌های سیستم سبز

· سیستم‌های جایگزین برای تولید و مصرف که نسبت به سیستم‌های فعلی سازگاری بیشتری با محیط زیست دارند: کشاورزی بیولوژیک و سیستم‌های انرژی تجدیدپذیر

 

پرویز درگی


تعهد واقعی چه معنائی دارد؟

تعریف من از تعهد این است:

اگر به هدفت نرسی یک نفر دستت را قطع می کند.

تعریف خشنی به نظر می رسد. راستش را بخواهید هست. این تعریف نتیجه چانه زدنها در سمینارهای مختلف است.

 من از این تعبیر استفاده نمی کنم مگر اینکه شخصی از کسی دیگر بخاطر چیزی شکوه کند آن هم وقتی که اگر خود فرد شاکی کمی تعهدش را بیشتر کند مساله حل می شود و نیازی به گله گذاری نیست.

بطور مثال زمانی در یک سمینار خانمی اصرار داشت که او در شرکتی که کار می کند همه کارها را انجام می دهد اما تمام کردن کار منوط به دریافت گزارشی است که از واحد دیگر شرکت باید برای او ارسال شود. این گزارش باید هر پنج شنبه به دست او برسد اما فرد مسئول ارسال گزارش تعلل می کند و این کار را به موقع انجام نمی دهد.

وقتی از او پرسیدم که وقتی گزارش دیر شد و به دستش نرسید چه کار می کند؟ گفت: «خوب من صبح روز جمعه به او زنگ می زنم و او را بخاطر نفرستادن گزارش حسابی سرزنش می کنم.»

این خانم از آن دسته افرادی بود که ترجیح می داد که برای انجام ندادن یک کار عذر و بهانه بیاورد تا اینکه کاری را تمام و کمال انجام دهد.

در اینجا من تعریفم از تعهد را آغاز کردم و از او پرسیدم: «اگر ساعت 5:01 دستت را بخاطر اینکه گزارش به دست تو نرسیده بود قطع می کردند چکار می کردی؟» رفتارش عوض شد. راه حلهای سریع و آتشی به نظرش رسید: «من می توانستم به او بگوئم که گزارش را چهارشنبه می خواهم.

 می توانستم کمی با او مهربانتر باشم.

 شاید پرس و جو می کردم که اگر قبل از ساعت  5 بعد از ظهر پنج شنبه فوت کرد چه کسی مسئول تمام کردن گزارش او در آن قسمت خواهد بود.

 در دفتر کارش به ملاقاتش می رفتم و حال بچه هایش را می پرسیدم.

 همچنین اطمیان حاصل می کردم که گزارشاتی را که باید برای من ارسال کند در یک گاو صندق ضد آتش نگهداری می کند.»

تعهد همین است

اگر چیزی را که گرو می گذارید به اندازه کافی بزرگ باشد رفتارتان تغییر می کند حتی اگر معنای این تغییر رفتار انجام کارهای بیشتر و برداشتن گامهای اضافی باشد.

حتی با آدمهای ناسازگار هم می توانید کار کنید و به آنچه که می خواهید برسید. فقط کافی است به رسیدن به نتیجه متعهد باشید.

 

به نقل از کتاب

Negotiating for Dummies

Michael. C Donaldson

2nd Edition

P28

 

محمدرضا حق پرست


تفکر نقاد

دیروز تو مدرسه داشتم با دوستم صحبت میکردم مطمئن بودم نظرش اشتباهه اما نمی تونستم متقاعدش کنم. هر چی تلاش می کردم اوضاع بدتر میشد اخر که دیدم کار داره به دعوا میکشه گفتم باشه اصلا هر چی تو میگی. این دیالوگ از دانش آموزی متفکره اما نمیدونه چطوری باید برای حرف هاش دلیل و منطق بیاره. حتما تجربه ای مشابه برای شما هم پیش اومده یا در بعضی مواقع اصلا نمی دونستین که حرف دوستتون واقعا درسته یا نه و اونو خیلی راحت پذیرفتین. خب این ناتوانی در عدم استدلال خیلی وقت ها برای شما مشکل سازه. ما می خوایم به شما تفکر نقاد یاد بدیم، راهکاری که به راحتی بتونید تحلیل و استدلال کنید و راه درست رو انتخاب کنید.

تفکر نقاد

یکی از ویژگی های مهمی که همه ما باید داشته باشیم تفکر نقاد هست. تفکر نقاد یکی از ده ویژگی است که سازمان بهداشت جهانی توصیه کرده همه ما باید اون رو بلد باشیم. حالا این مفهوم مهم چیه؟ تفکر نقاد یعنی توانایی که به شما کمک میکنه تا موضوعی رو تحلیل و ارزیابی کنید. اگه بخواهیم یه تعریف ساده براش داشته باشیم باید بگیم تفکر نقاد ( Critical Thinking ) یعنی توانایی تحلیل، نقد و بررسی اطلاعات و حل بسیاری از مشکلات بر اساس شواهد و استدلال های منطقی به دور از تصمیمات احساسی.

از چه زمان باید تفکر نقادانه داشته باشیم؟

خیلی از نوجوانان شاید فکر کنن تفکر نقاد برای بزرگسالان هست و اون ها نیازی بهش ندارن اما طبق تحقیقات بیشترین افرادی که به این مهارت نیاز دارن نوجوانان هستن. تفکر نقاد به ما کمک می کنه تا تصمیمات درستی بگیریم. در سن نوجوانی معمولا سوالات زیادی در ذهن نوجوانان ایجاد میشه و نیاز شدید به تصمیم گیری برای زندگی آینده دارن. تعداد کمی از نوجوانان این مهارت رو کسب کردند و هر حرفی رو به راحتی قبول نمی کنند و زیر بار هر نظری نمیرن و درباره اون خوب فکر میکنن و عده ای از نوجوانان نیز با هر حرف تازه مسیرشون رو تغییر می دهند و به دنبال راه جدیدی میرن بدون اینکه بتونن خوب فکر کنن و نتیجه گیری درستی داشته باشن و اگه این ویژگی در افراد ادامه داشته باشه قطعا در بزرگسالی فرد دچار مشکل میشه. پس بهترین سن آموزش تفکر نقاد بسته به توانایی های هر فرد از سنین کم حتی کودکی است.

تفکر نقاد چه کمکی به ما میکنه؟

همه ما در زندگی خودمون به تفکر نقاد احتیاج داریم. قطعا خیلی جاها در زندگی، ما نیاز به استدلال و ارزیابی داریم. نحوه تحلیل و ارزیابی با تفکر نقاد و بدون اون قابل مقایسه نیست. تفکر نقاد به شما کمک میکنه ذهنی باز داشته باشید و زمانی که افرادی مخالف نظر شما هستن بتونید با دلایل منطقی اون ها رو راضی کنید و برای اون ها علت و معلول بیارید. تفکر نقاد به ما کمک می کنه در:

  • تصمیم گیری ها، سوال و جواب ها، پیدا کردن راه حل ها و...

  • نحوه صحیح سوال کردن و بهتر پاسخ دادن

  • چگونه درست فکر کردن

  • شفاف تر فکر کردن

  • پیدا کردن روابط بین علت و معلول ها 

  • پیدا کردن شباهت ها و تفاوت ها بین موضوعات مختلف

  • نگاه کردن به مسائل از دید دیگران

  • مدیریت استرس

  • یافتن پاسخ های خلاقانه 

  • درک دیگران در مواقع سخت و دشوار

همه ما باید در زندگی تصمیماتی بگیریم که در سرنوشت ما تاثیر گذار است و یا تصمیم های کوچک که به صورت زنجیره ای در زندگی ما اثر داره پس خیلی مهمه که بتونیم تصمیمات درستی بگیریم. یاد گرفتن تفکر نقاد این امکان رو به ما میده که بتونیم بهترین تصمیمات رو بگیریم. خیلی وقت ها ما بر اساس احساساتمون تصمیم میگیریم و نتیجه خوبی برامون نداره. خیلی وقت ها نمی تونیم دیگران رو متوجه منظورمون کنیم. یا نمی دونیم صحبت های دیگران درسته یا نه. هنر درست فکر کردن می تونه کمک زیادی بهتون بکنه تا در این مواقع دچار مشکل نشید.

چگونه انتقادی فکر کنیم؟

در قدم اول در مواجهه با هر صحبتی، اطلاعاتی، قبل از تصمیم گیری سعی کنید خوب فکر کنید. با عجله تصمیم نگیرید و صبر کنید. خیلی از افراد عادت دارند تا کسی چیزی بهشون میگه خیلی زود قبول و اقدام می کنن مثلا اگه دوستشون بهشون بگه کاری رو انجام بدن خیلی زود تسلیم میشن و اقدام میکنن و ممکنه بعد از مدتی به دردسر بیافتند.

  • سعی کنید تمام جوانب موضوع رو در نظر بگیرید 

  • هر موضوعی رو از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار بدین 

  • ارتباط بین موضوعات رو پیدا کنید

  • اگه سوالی براتون به وجود اومد از کسانی که اطلاعات بیشتری دارند بپرسید تا چیزی براتون مبهم نباشه 

  • زمانی که ب یک موضوع فکر می کنید جملاتی در ذهن تون میاد که با "شاید... اما... ممکنه... " شروع میشه تمام این احتمالات و فرضیه ها رو در ذهن مرور کنید و سعی کنید جوابی براشون پیدا کنید

  • با افرادی که صلاحیت دارن مشورت کنید

  • از منابع مختلف اطلاعات جمع آوری کنید

  • در نهایت ارزیابی انجام بدید

  • تمام فرضیه ها و احتمالات رو بررسی کنید و بعد به این سوال جواب بدید که اگه این کار رو بکنم چی میشه؟ برای من یا بقیه چه فایده ای داره؟ به من یا جامعه آسیبی نمی رسه؟

البته این فرضیه ها رو ما به صورت نمونه گفتیم. شاید در مواردی که شما با اون روبه رو هستین فرضیه های دیگری مطرح بشه. با جواب دادن به این سوالات در نهایت می تونید تصمیم بگیرید که اون فعالیت رو انجام بدید یا نه. و یک تصمیم درست و منطقی بگیرید.

بذارید یه مثال بزنم. وقتی مشاور پیش دانشگاهی بودم با دانش آموزانی برخورد می کردم که سال آخر اصلا از تصمیمی که چند سال قبل گرفته بودن راضی نبودن و در اون زمان واقعا نمیشد کاری براشون انجام داد مگر اینکه تغییر رشته می دادن که اون هم برای همه امکان پذیر نبود. انتخاب رشته یکی از بزرگ ترین تصمیمات یک دانش آموز و شاید یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین تصمیم هاست. اگه شما بدون آگاهی و تفکر انتخاب رشته کنید به احتمال زیاد دچار مشکل میشید. خیلی از دانش آموزان برای انتخاب رشته دانشگاه دچار سردرگمی میشن و نمی تونند درست تصمیم بگیرند. اگه این مهارت در اون ها تقویت بشه که برای هر تصمیم و انتخابی خوب فکر کنند، تمام جوانب رو بررسی کنن، زود تسلیم نشن و سعی کنند با افراد واجد شرایط مشورت کنند قطعا تصمیم بهتری می گیرند.

 

علی میرصادقی


ایستگاه نویسندگی

?

 با برخی ادا اطوارها ذوق نوشتن گُل می‌کند.

یکی از این بازی‌ها ساختن ایستگاه نویسندگی در گوشه‌ای از خانه است.

نگاهی به دوروبر خودتان بیندازید و یک گوشه را نشان کنید، گوشه‌ای که خلوت‌تر و کم‌سروصداتر است، بعد به انداز? یک باج? تلفن برای خودتان جا در نظر بگیرید. جایی که بتوانید در آن سرپا بایستید و بنویسید.

اصلاً تصور کنید در خانه یک کیوسک تلفن دارید، که هر لحظه که دلتان خواست می‌توانید بروید توی آن و قلم را بردارید و شروع کنید به نوشتن. پس جای قلم و کاغذ را تغییر ندهید. چون در هیچ باج? تلفنی، تلفن را هر روز جابجا نمی‌کنند (با بهتر است بگویم نمی‌کردند چون الان که دیگر باج? تلفن وجود ندارد). جای ثابت قلم و کاغذ به شما یادآوری می‌کند که هرازگاهی در ایستگاه نویسندگی خودتان حاضر شوید و چند سطری قلمی کنید.

ایستگاه نویسندگی?

البته که شما کماکان می‌توانید بنشینید و پشت میز تحریر خودتان، هر طور که خواستید بنویسید. باج? نوشتن حکایت دیگری‌ست.

اول اینکه این کار تجرب? سرپانویسی است، و در این روزگار قرنطینه‌نشینی نوعی فعالیت جسمی هم محسوب می‌شود و برای سلامتی مفید است.

دوم و مهم‌تر: اینجوری با تنوع دادن به وضعیت خودتان در هنگام نوشتن، امکان کشف و خلق ایده‌های تازه بیشتر می‌شود.

سوم هم اینکه…اصلاً من چقدر بگویم. شما بگویید!

 

شاهین کلانتری

?


قانون شماره 18: میانگین 5 نفر

جیم ران بزرگ می‌گوید: نمره خوشبختی، نگرش و درآمد شما میانگین نمره خوشبختی و نگرش و درآمد 5 نفر اطرافیان شماست.

عجب قانون معرکه‌ای.

لطفاً همین‌الان نام 5 نفر از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین دوستان خود که بیشترین وقتتان را با آن‌ها می‌گذرانید در یک ستون بنویسید و حالا از 0 تا 20 به خوشبختی و نگرش و درآمد آن‌ها نمره بدهید، حالا میانگین بگیرید. نمره شما با دقت بسیار بالایی نزدیک عدد میانگین خواهد بود.

نام دوستتان          نمره خوشبختی           نمره نگرش و شعور             نمره درآمد
1-


2-


3-


4-


5-


نمره میانگین


نمره خودتان


ملاحظه کردید!

این است تأثیر هم‌نشین، همان‌طور که سعدی فرمود: «کمال هم‌نشین در من اثر کرد» و من می‌خواهم اضافه کنم: «زوال هم‌نشین نیز اثر می‌کند.»

بنابراین باور کنید که تأثیر دوستان و اطرافیانتان بر شما حتمی، قطعی و بسیار نامحسوس است و بالاخره یک روزی متوجه می‌شوید که حتی مدل حرف زدنتان نیز مانند دوست نزدیکتان شده است.

در رابطه با اطرافیان سه رویکرد می‌توانیم اتخاذ کنیم:

1-قطع روابط 2-محدود کردن روابط 3-گسترش روابط

در مورد رویکرد اول من انسان‌های دروغ‌گو و منفی‌باف و نادان را از زندگی‌ام حذف کرده‌ام.

در مورد رویکرد دوم انسان‌هایی هستند که شاید نتوانیم روابطمان را با آن‌ها قطع کنیم اما می‌توانیم به حداقل ممکن کاهش دهیم. یک دوست سه‌دقیقه‌ای نباید سه ساعت وقت شما را بگیرد و ایضاً یک دوست سه‌ساعته نباید سه روز با شما باشد.

در مورد رویکرد سوم انسان‌هایی هستند که دانا و آگاه و اهل مطالعه و شعور بالا و مثبت نگر هستند، هم‌نشینی با این انسان‌ها به شما امید و نیرو و انرژی مثبت تزریق می‌کند. باید تا می‌توانیم روابطمان با این افراد را توسعه دهیم تا بتوانیم نمره میانگین خود را بالا ببریم؛ اما یک نکته مهم بگویم و آن اینکه سعی کنید با آدم‌های بالاتر از خود بپلکید، اما فقط یک سرو گردن بالاتر زیرا اگر آن افراد خیلی از ما بالاتر باشند ممکن است احساس سرخوردگی و ناامیدی کنیم و آن فرد نیز از ما خسته شده و رابطه با ما برایش منفعت و جذابیتی نداشته باشد.

یک‌راه دیگر برای بالا بردن نمره میانگین مان، معاشرت با دوستان دانا و خاموش مان هست یعنی کتاب و مجله و مقاله؛ بنابراین اگر اطرافیان نامناسبی دارید و دوستان مناسبی هنوز پیدا نکرده‌اید یادتان نرود که دوست خوب یک دوست مرده است (!)

 

در حال حاضر میانگین 5 نفری من عبارت است از:

1-دوست بسیار باهوش و فوق العاده ام سعید بهزادی موسس آکادمی خلاقیت (که همیشه ممنون و مدیون او هستم)
2-دوست دانا و عزیزم استاد محمود پیرهادی مدرس زبان انگلیسی
3-دوست تحلیلگر و ریزبینم جناب سید محمد سید صدر
4-دوست خیلی خیلی خیلی گل و فوق العاده ام استاد سید علی باقرپور که بی نهایت دوستش دارم و باید ارتباطم را باهاش بیشتر و بیشتر کنم.الان کمه!
5-کتاب ها و فایل هایی که گوش می کنم (خیلی زیادند)

پی نوشت: این لیست برای آبان 97 است و قطعا تغییر خواهد کرد چون همه آدمها در هر لحظه در حال پیشرفت یا پسرفت هستند.

 

حسن شیرمحمدی