ایستگاه نویسندگی
?
با برخی ادا اطوارها ذوق نوشتن گُل میکند.
یکی از این بازیها ساختن ایستگاه نویسندگی در گوشهای از خانه است.
نگاهی به دوروبر خودتان بیندازید و یک گوشه را نشان کنید، گوشهای که خلوتتر و کمسروصداتر است، بعد به انداز? یک باج? تلفن برای خودتان جا در نظر بگیرید. جایی که بتوانید در آن سرپا بایستید و بنویسید.
اصلاً تصور کنید در خانه یک کیوسک تلفن دارید، که هر لحظه که دلتان خواست میتوانید بروید توی آن و قلم را بردارید و شروع کنید به نوشتن. پس جای قلم و کاغذ را تغییر ندهید. چون در هیچ باج? تلفنی، تلفن را هر روز جابجا نمیکنند (با بهتر است بگویم نمیکردند چون الان که دیگر باج? تلفن وجود ندارد). جای ثابت قلم و کاغذ به شما یادآوری میکند که هرازگاهی در ایستگاه نویسندگی خودتان حاضر شوید و چند سطری قلمی کنید.
البته که شما کماکان میتوانید بنشینید و پشت میز تحریر خودتان، هر طور که خواستید بنویسید. باج? نوشتن حکایت دیگریست.
اول اینکه این کار تجرب? سرپانویسی است، و در این روزگار قرنطینهنشینی نوعی فعالیت جسمی هم محسوب میشود و برای سلامتی مفید است.
دوم و مهمتر: اینجوری با تنوع دادن به وضعیت خودتان در هنگام نوشتن، امکان کشف و خلق ایدههای تازه بیشتر میشود.
سوم هم اینکه…اصلاً من چقدر بگویم. شما بگویید!
?