قانون شماره 14: صریح و شفاف هستم.
من معتقدم دنیا به شفافیت پاسخ میدهد.
بسیاری از افراد خودشان نمیدانند چه میخواهند و هیچ شفافیتی حتی در خواستههایشان نیز ندارند. مثلاً خیلیها میگویند دلم میخواهد پولدار شوم.آیا کلمه پولدار شفاف است؟خیر.ممکن است پولدار شدن برای کسی که ماشین پرایدش برای او برابر با گردش مالی دوساله وی است بسیار متفاوت با کسی باشد که درآمد روزانهاش چند ده میلیون تومان است.
شفافیت در کلمات و شفافیت در هدفگذاری بسیار مهم است.در این مثال میتوان گفت: “من میخواهم مثلاً تا یک سال آینده درآمد فعلیام از دو میلیون تومان به سه برابر یعنی شش میلیون تومان افزایش یابد.” اینیک جمله بسیار واضح و شفاف و دارای زمانبندی است که به مغز ما جهت و فرمان میدهد.اما کلمه پولداری برای مغز گنگ و نامفهوم است.
مثالی دیگر این است که بسیاری میگویند ” من میخواهم موفق شوم” خب تعریف موفقیت چیست؟ موفقیت یعنی پولداری؟ یعنی سلامتی؟ یعنی تحصیلات؟ یعنی خانواده خوب؟ یعنی دقیقاً چه چیزی؟
موفقیت برای هرکسی در هر سنی و در هر جایگاهی بسیار متفاوت است و بنابراین اینجا نیز باید موفقیت را واضح تعریف نمود.ممکن است موفقیت برای من پرفروش شدن کتابم و برای دیگری قبولی در دکترا باشد و برای آنیکی فروش بیشتر اجناسش و برای دیگری ازدواج خوب و …
پس عباراتی مثل پولداری،موفقیت،پیشرفت و … کلماتی گنگ و کلی است و باید برای هرکسی با معیارهای خودش تعریف شود و روی کاغذ آورده شود.
بنابراین شفافیت به من کمک کرده تا اولاً بدانم چه میخواهم و ثانیاً چقدر و در چه زمانی میخواهم.
شفافیت به من کمک کرده تا خودم باشم و خودم را زندگی کنم.
بسیاری از مردم پشت نقاب زندگی میکنند.آنها دارای چند شخصیت هستند.یک شخصیت در خانه.یک شخصیت در فامیل.یک شخصیت در محیط کار و یک شخصیت در بین دوستان! و چقدر سخت است اینگونه زندگی کردن.چون انرژی خیلی زیادی از شما میگیرد و شما مدام بخشهایی از شخصیتتان را مخفی میکنید و بخشهایی را آشکار.
شفافیت به من کمک کرده از بیان خواستههای درونیام خجالت نکشم و سعی کنم راحت حرف دلم را بزنم. اینگونه تکلیف خودم با خودم و دیگران با من خیلی سریع مشخص میشود. صراحت بیان نیز کمک کرده تا حرفی در دلم نماند و انرژی بسیار کمی مصرف کنم زیرا چیزی برای مخفی کردن ندارم